جدول جو
جدول جو

معنی گیاه قیصر - جستجوی لغت در جدول جو

گیاه قیصر
اکلیل الملک، گیاهی با برگ های بیضی شکل و گل های خوشه ای زرد که دم کردۀ آن در مداوای اسهال خونی، ورم معده و نزلۀ برونش ها نافع است
شاه افسر، بسدک، ناخنک، شبدر زرد، یونجه زرد، بسک، بسه، شاه بسه
تصویری از گیاه قیصر
تصویر گیاه قیصر
فرهنگ فارسی عمید
گیاه قیصر
(هَِ قَ /قِ صَ)
گیاهی است که برگ آن مدور به اندازۀ یک درهم و شاخهای او باریک و درشت و صلب و بعضی منبسط بر روی زمین و بعضی را ساق بقدرذرعی و گلش زرد و ریزه و بعضی بنفش و بعضی را سفید و پراکنده و ثمرش مثل غلاف تخم ترب و هلالی شکل و در غلاف تخم مدوری ریزه تر از خردل و بعضی شبیه به حلبه و بعضی را غلاف غیرهلالی باشد. (از تحفۀ حکیم مؤمن). رجوع به مخزن الادویه، اختیارات بدیعی، تذکرۀ ضریر انطاکی و مفردات ابن بیطار شود. ناخنک و در تازی آن را اکلیل الملک خوانند. (برهان قاطع) (فرهنگ شعوری ج 2 ص 310) (ناظم الاطباء). اصابعالملک. (از مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گیاه شیر
تصویر گیاه شیر
گیاشیر، شیرۀ گیاه، هر گیاهی که وقتی شاخۀ آن را ببرند شیره ای از آن خارج شود
فرهنگ فارسی عمید
شیرۀ گیاه، گیاشیر، رجوع به گیاشیر شود
لغت نامه دهخدا
شیره گیاه (مطلقا) عصاره نبات، هر نباتی که در وقت بریدن آن از آن شیری بیرون آید مانند برگ درخت انجیر
فرهنگ لغت هوشیار